برو دیگه نبینمت
چهارشنبه 8 فروردینماه سال 1386 20:44
این یه شعره فقط اشتباه برداشت نکنید!!!! گفتی عروسکت بگم مترسک هم زیادیته گیره و آه و ناله تم ادا اصول و بازیته دم از رفاغت می زدی زالو از آب در اومدی سگ از تو با وفاتره به ساده گیم نارو زدی این دفعه کور خوندی عزیز اشکای تمساح تو نریز خون تو آخر می ریزم یه جا با یه خنجر تیز برو دیگه نبینمت مشق شبام و خط زدی هر چی حالیت...